دوم تیر ۱۳۸۲ ، ساعت ۱۰ شب :
وقتی داشتم کامپیوترو روشن میکردم حتی فکرشم نمیکردم تا چند دقیقه دیگه مهمترین اتفاق زندگیم میخواد بیفته . اون شب وقتی خودتو معرفی کردی دست و پام لرزید ، یهو عرق کردم ، نمیدونستم چی باید بگم . اصلا واسه دو سه دقیقه جریان ذهنم متوقف شد . اصلا نمیتونستم باور کنم تو معنی اون ...
کامپیوترو که خاموش کردم یه حس غریبی داشتم . تنها چیزی که در موردش میدونستم این بود که تا حالا این حسو تجربه نکرده بودم . قلبم تند تند میزد و دست و پام بی حس بود . باورم نمیشد . این قدر تو خودم بودم که صدای مامانو که چند بار واسه شام صدام زده بود نشنیدم . تا صبح خوابم نبرد و هیچ گریزی نبود از فکرای جورواجوری که به ذهنم هجوم میاوردن .
.
.
.
اون شب گذشت و من هر روز بیشتر و بیشتر به تو وابسته میشدم . با اینکه حدود یکسال شده بود ولی بازم هر وقت صحبت میکردیم ضربان قلبم میرفت بالا ! یه اشتیاق وحشتناک ! اون موقع ها خیلی بچه بودیم ولی روزای خیلی قشنگی بود ، خیلی قشنگ ، واسه هر دومون . هر چی الان انکارش کنی بازم میدونم واسه توام قشنگ بود . یادمه اولین کادویی که واست خریدم یه ساعت بود که تو عینشو داشتی ! چقدر خجالت کشیدم اون روز .
.
.
.
اما روزا گذشت و گذشت ، اون لحظه های خوب بازم بودن ولی حجمشون خیلی کم شده بود . احساس میکردم این بازی داره به آخرش نزدیک میشه !ولی من آخر این بازی رو بلد نبودم . اصلا تو چارچوب ذهنیم واسه این رابطه آخری در نظر گرفته نشده بود .
.
.
.
و حالا ۱۱ روزه که من از تو هیچ خبری ندارم . ۱۱ روزی که هر روزش مثل یک سال گذشته . باورت نمیشه حمیدی که برای خوندن یه کتاب حداقل یه هفته وقت میخواست تو این یازده روز ده تا کتاب خونده باشه ، تازه یه امتحانم داده باشه . حتی جرات ندارم عکساتو نگاه کنم ، میترسم عزیز میترسم ! خدا کنه این روزا زود تموم بشن ! امیدم فقط به خودشه . من هنوزم به اینکه این قصه آخری نداره امیدوارم .
در اجاقی طمع شعله نمیبندم خردک شرری هست هنوز ؟
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از اون شب سه سال گذشته و من قشنگترین لحظه های زندگیمو مدیون توام . امیدوارم هر جا که هستی و هر کاری که میکنی موفق باشی و شاد ، چه با من چه بدون من . میخوام بدونی هر تصمیمی که گرفتی و هر اتفاقی که افتاد بهترین آرزوهام همیشه دنبالته .
مواظب خودت باش
آه خدای من....
تو هم که یادت رفته شش میلیارد نفر دیگه دارن همینجا زندگی میکنن.
سلام
می خوام یه چیزی بگم شاید باورت نشه
من الان ۲ ساله به کسی علاقه مند شدم که حتی حا ضر نیست بیشتر از۵ دقیقه با من باشه
برو خدارو شکر کن حداقل برا مدت کوتاهی عشق تجربه کردی